رُمانِ مرگ دیگر کارولا از محمود فلکی به فارسی منتشر شد
(نوامبر2010)
ناشر: Sujet Verlag
بها: 10 یورو
تازه ترین رُمان فلکی „مرگ ِ دیگر ِ کارولا“ که حدود یک سال پیش به آلمانی منتشر شده بود و نویسنده، به همین مناسبت، داستانخوانی های مختلف در شهرهای آلمان، از جمله در نمایشگاه کتاب لایپزیک و جشنواره ی بین المللی ادبی در هامبورگ داشته است، به فارسی منتشر شده است.
تازه ترین رُمان فلکی „مرگ ِ دیگر ِ کارولا“ که حدود یک سال پیش به آلمانی منتشر شده بود و نویسنده، به همین مناسبت، داستانخوانی های مختلف در شهرهای آلمان، از جمله در نمایشگاه کتاب لایپزیک و جشنواره ی بین المللی ادبی در هامبورگ داشته است، به فارسی منتشر شده است. در اصل قرار بود که این رمان زودتر از ترجمه ی آلمانی اش منتشر شود، ولی بدقولی های انتشارات باران در سوئد باعث شد تا این کتاب سال ها خاک بخورد.
این رُمان دربارهی رابطهی عاشقانهی یک زن آلمانی با یک مرد ایرانی است که ناچار شده با خانوادهاش در آلمان پناهنده شود. این رابطه، بازتابی است از روند ِ سازگاری با محیط بیگانه (انتگراسیون). شخصیت ِ اصلی داستان خود را به گونهای بین دو فرهنگ ِ متفاوت معلق احساس میکند که کم کم خود را با خانواده و هممیهنانش در هامبورگ بیگانه مییابد. این شخصیت در جریان ِ داستان نگاهی میاندازد به کودکیاش، انقلاب در ایران، مشکلات فزاینده برای دگراندیشان، و همچنین فرارش از ایران به آلمان و تجربهاش در هایم ِ پناهندهگان.
این رمان در سه فصل و با سه زاویه دید مختلف نوشته شده است. در فصل نخست، داستان از زاویه دید او- راوی به زندگی مهاجر ایرانی که ظاهرن نویسنده است میپردازد که دشواریهای رابطه با زنی با فرهنگ دیگر در آن بازتاب مییابد.
در بخش دوم ماجرا از نگاه خود شخصیت اصلی داستان با زاویه دید من- راوی تعریف میشود تا تفاوت زاویههای دید آدمها از یک ماجرا نشان داده شود. در بخش سوم، زن داستان، ماجرا را از زاویه دید خود در حالت گفتوگو بیان میکند. بدینگونه به همهی شخصیتهای داستان فرصت داده میشود تا داستان مشترکی را با برداشتهای خودشان تعریف کنند.
در این داستان بلند، مسئله ی درگیری انسان مهاجر با خود ، باگذشته، با هم میهنان مهاجر، و با فرهنگ بیگانه، تفاوت فرهنگ ها و سوء تفاهم های برآمده از آن، و نیز شرایطی که باعث جدایی او از میهن و فرهنگ خودی شده است، بازتاب می یابد.
یورگ فیشر (Jürg Fischer)، منتقد آلمانی دربارهی این کتاب، از جمله مینویسد: „فلکی در رُمان „مرگ ِ دیگر ِ کارولا“ جهان ِ احساس ِ دو انسان را با افقهای تجربی ِ کاملا متفاوت نشان میدهد. داستان، با آغاز ِ گیج کننده وجذابش، خواننده را بیشتر و بیشتر به خود جذب میکند، و سرانجام با گرهگشایی ِ غیرمنتظره داستان پایان مییابد.“ (
)مترجم این رُمان از فارسی به آلمانی: سوزان باغستانی
برای خواندن متن آلمانی اینجا را کلیک کنید